عارفی را دیدند مشعلی و جام آبی در دست پرسیدند: کجا میروی؟ گفت: می روم با آتش، بهشت را بسوزانم و با آب جهنم را خاموش کنم تا مردم خدا را فقط به خاطر عشق به او بپرستند، نه به خاطر عیاشی در بهشت و ترس از جهنم !!!
سلام دوست گرامی فوق العاده بود واقعا لذت بردم
خیلی خوب بود....خوشم اومد
رک وصریح وپرمحتوا.ابراهیم. ۹۴/۰۳/۰۱
سلام دوست گرامی
فوق العاده بود
واقعا لذت بردم
خیلی خوب بود....خوشم اومد
رک وصریح وپرمحتوا.ابراهیم. ۹۴/۰۳/۰۱